شامگاه یکم تیرماه سال ۹۵ زن جوانی به نام فتانه با کلانتری ۲۰۷ بومهن تماس گرفت و از مرگ شوهر ۳۸ ساله اش به نام سعید خبر داد. ماموران پلیس بلافاصله به خانه این زوج رفتند و جسد سعید با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد .
فتانه ۳۶ ساله به ماموران پلیس گفت: من و دخترم تارا در خانه بودیم که شوهرم از محل کار به خانه آمد و شام خورد .او کنار سفره شام دراز کشید و خوابش برد. چند ساعت بعد وقتی متوجه شدم پتو از روی شوهرم کنار رفته بالای سر او رفتم و متوجه شدم از دهانش کف خارج شده وشوهرم نفس نمی کشید . من فهمیدم سعید جان سپرده است.
با اظهارات این زن ماموران پلیس به بررسی پرداختند و به اختلاف های دنباله دار فتانه و سعید پی بردند.
در این میان پزشکی قانونی علت فوت را مسمومیت با سیانور اعلام کرد. با اعلام نظر کارشناسان پزشکی قانونی، پرونده رنگ و بویی جنایی به خود گرفت و پدر و مادر سعید از عروسشان شکایت کردند.
چند سرنخ
ماموران پلیس به بررسی پرداختند و دریافتند در فاصله ساعت ۲۱تا ۲۲:۳۰ که سعید جان سپرده فتانه ۱۲ مرتبه با پزشکی به نام محمود تماس گرفته بود.
با افشای این ماجرا فتانه تحت بازجویی قرار گرفت و به درگیری با همسرش اعتراف کرد.
وی گفت: من و همسرم با وجود داشتن یک دختر همیشه با هم اختلاف داشتیم و حتی چند بار مچ یکدیگر را گرفته بودیم. اما من از نحوه مرگ شوهرم اطلاعی ندارم و احتمالاً شوهرم با خوردن سیانور خودکشی کرده است.
وی ادامه داد: آن شب هم با پزشک ۵۰ ساله تماس گرفتم و درباره مسائل کاری از او سوال پرسیدم .
به این ترتیب پزشک میانسال بازداشت شد اما از تماس های رد و بدل شده او و فتانه ابراز بی اطلاعی کرد و گفت: من اصلا آن شب با فتانه تماسی نگرفته بودم. من قبلا او را میشناختم و چند بار و با هم رابطه کاری داشتیم.
وقتی پدر و مادر و دوستان سعید اعلام کردند قربانی مردی سرخوش و اهل تفریح و ورزش بوده همان شب نیز مانند هفتههای قبل همراه دوستانش به فوتبال رفته و از سلامت جسمانی برخوردار بوده است فرضیه خودکشی سعید رنگ باخت.
همچنین در فاز دیگری از تحقیقات روشن شد، فتانه به تازگی از شوهرش شکایت کرده و کار به کنترل خطوط تلفنی آنها کشیده شده بود فرضیه جنایت خانوادگی پررنگ تر شد.
به این ترتیب با توجه به وجود اختلاف های شدید میان سعید و همسرش،تماسهای برقرار شده میان فتانه و پزشکی میانسال، اظهارات دوستان سعید و اینکه آن شب غیر از همسر و فرزند قربانی کسی در خانه نبوده و با توجه به اثربخشی فوری سم سیانور به نظر میرسد شخص دیگری در این ماجرا دست نداشته است، برای فتانه به اتهام قتل همسرش و برای محمود به اتهام معاونت در این جنایت کیفرخواست صادر و پرونده شان به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها پای میز محاکمه ایستادند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر قربانی گفت: چون عروسم ، مادر نوه ام است، از او شکایتی ندارم و به خاطر قتل پسرم دیه می خواهم. اما مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد.
سپس زن جوان به دفاع ایستاد و گفت: من در همه مراحل بازجویی گفته ام همسرم را نکشتم. قبول دارم با او اختلاف داشتم اما راضی به مرگش نبودم. من و دخترم در خانه بودیم که همسرم فوت شد و بعد از کالبد شکافی متوجه شدیم او به خاطر سم سیانور جان سپرده است.
سپس پزشک میانسال به دفاع ایستاد و گفت: من اصلا قربانی را نمی شناسم. با همسر او رابطه کاری داشتم و چند تماس مرا گرفتار دادگاه کرد. من اتهامم را قبول ندارم.
قاضی خطاب به اولیای دم گفت: حاضرید قسم بخورید که متهمان در مرگ پسرتان مقصر هستند و یا چنانچه متهمان قسم بخورند بی گناه هستند، قسم آنها را قبول دارید؟ که پدر و مادر قربانی گفتند حاضر به ادای قسم نیستند و قسم بی گناهی ۲ متهم را نیز قبول ندارند.
به این ترتیب و با توجه به اینکه مدرکی مبنی بر گناهکاری همسر قربانی و پزشک میانسال در قتل مرد جوان به دست نیامد، قضات آنها را از دست داشتن در قتل تبرئه کرده و حکم به آزادی آنها صادر کردند.